فصل پاییز هــم آن منظرهها گل دارند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک مطمئنم
همــه در گردش چشــم تــو تعادل دارند!
تا غمت خار گلــو هست، گلــوبند چرا؟
کشته هایت چه نیازی به تجمل دارند؟!
همه جا مرتع گرگ است، به امید که اند
میش هایم کــه تــه چشم تو آغل دارند؟
برگ با ریزش بـیوقفه به من میگوید:
در زمین خوردن عشاق تسلسل دارند
هر که در عشق سر از قله برآرد هنر است
همـــه تا دامنــــه ی کــــوه تحمــــــل دارند
مژگان عباسلو
====================
یهویی نوشت:
بهشت من در موهایت
بهشت من در چشمهایت
بهشت من در خندهایت
بهشت من فقط در تو خانه دارد
(از یهویی نوشت های من)
پ.ن:
1-سلامی از روزه قبل آخرین امتحان از آخرین ترمِ کارشناسی
2-همیشه به دراسای عمومی و استاداشون (بجز فارسی عمومی) یه ارادت خاصی داشتم و الان آخرین امتحانم اندیشه اسلامی 2ه
3- 15 روزه که بخاطر حرفش دیگه نمیکشم
4-....
5- هرگز گمان مبر ز خیال تو غافلم
گر مانده ام خموش خدا داند و دلم... (نمی دونم از کیه )
6-مامان داره کج کج نگاهم می کنه که یعنی از صبح هیچی نخوندی
من دیگه برم :D
چرا بلاگ اسکای تیک کامنت خصوصی نداره؟
بلاگ اسکای خسته اس مثل من خسته :D
همون بالاش بنویسی خصوصی من خصوصی می خونم :D
o0O o0O
یچیزی بگم؟جز فانتیازیامه برم با خاله و دخترعموهام و زن عموهام سیگار بکشمو حکم بازی کنم و . . . اما اول گلی جون»مامانم«میزنه دهنم بعد خرچنگ طلاقم میده:دی
:))))))))
وای چه فانتزی باحالی داری
من البته در حال سیگار کشیدن حکم بازی کردم با دوستان اصلا حالی میده که نگو و نپرس
البته خرچنگ هر چی میگه درسته و حق داره
بعدش من اسم تو رو میدونم ولی اسم خرچنگو نمیدونما
از شعر فوق العاده و یهویی نوشت قشنگت ک بگذریمو فعلا کاری با دوران تحصیلتم ندارم.
تو چی میکشیدی؟معتاد بدبخت معتاد معتاد!بگم مامانت بیاد ریز ریزت کنه؟
والله از تشکرات و اینجور حرفا که بگذریم
والله فقط سیگار می کشیدم :)
که الان به واسطه ی یه عزیزی دیگه نمی کشم
بعدشم میل خودته اگه می خوای این آخرین پستم تو نت باشه به مادر خانومیم بگو :)