با اینکه بعضی کارها را نباید انجام داد
اما به لذت اش می ارزد
مثل سر کشیدن پارچ آب
آن هم در چله ی تابستان
و یا فکر کردن به تو
وقتی می دانم معشوقه ی من نیستی!
خدا "شفا ندهد" وقتی این روزها
دوست داشتن ات نوعی مرض شده است.
(بهرنگ قاسمی)
₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪
پ.ن:
1-حس شعر نوشتن کلا نمیاد یه مدته
2-چشم به سقف اتاق دوختن
و ساعت ها
این گونه نگاه کردن
نام دیگر عشق است.
راسیم قاراجا
ترجمه: رسول یونان
3-
4-....
حسِ دوست داشتن تو را ..!
*آنتوان دوسنت اگزوپری*
₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪
پ.ن:
1-واسه دیدن تو داره میره دلم...
2- امروز چه دلتنگم! خاکستریم انگار! همخاطره زنبق،یک لحظه پس از رگبار امروز چه دلتنگم! از جنس تکاپوی مصنوعی فواره بر حاشیه تکرار
_ایرج جنتی عطایی_
3-مدتیه یه حسی تو وجودم پر میشه که نمی دونم اسمش چیه ؟از کجا میاد؟ و اصلا چی هست؟حسی شبیه ترکیبِ غم،دلتنگی،دلواپسی،گیجی،بی حوصلگیو... اما یه چیزی فراتر از همه ی اینهاست یه حس عجیب از اونایی که میگن وصف ناشدنیه،حسی که مدته زیادیه تو وجودمه و از بین نمیره فقط کم و زیاد میشه و گاهی مثل الان خیلی شدیده این حسِ...
خیلی دنبال اسمی برای این حس گشتم اما بقول روزبه بمانی:تو پایان هر جستجوی منی...
4-....
5-شخصا هر وقت احساس نا امیدی و بد شانسی می کنم این سایتایی که تبلیغات زیاد دارنو باز می کنم و با یکی دو کلیک صفحه ای برام باز میشه که میزنه *شما برنده ی جایزه شده اید* و در ادامه میزنه
*این یک نوع فرصت تصادفی است که برای تعداد محدودی از بازدیدکننده ها
اتفاق می افتد و بعد از بستن این صفحه دیگر دسترسی نخواهید داشت*
و من یقین پیدا می کنم که بر خلاف تصورات خودم خیلی هم آدم خوش شانسی هستم
تیره بختی را میپذیرم
اگر بدانم
روزی چشمهای تو را خواهم سرود
سکوت را می پذیرم
اگر بدانم
روزی با تو سخن خواهم گفت
مرگ را میپذیرم
اگر بدانم
روزی تو خواهی فهمید
که دوستت دارم.
جبران خلیل جبران
=======================
پ.ن:
1-تیتراژهای ماه عسل(نه چندان خوده برنامه رو) رو از همون سالهای اول دوست داشتم و امسال هم دوستش دارم هر دو تیتراژ رو (البته نه اندازه ی پارسال)(و البته نه به اندازه ی بهترین تیتراژش از نظر من که میگه هرجایه دنیایی ... :) )
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سر من گذشته
مگه جز تو کی سر نوشتو نوشته
2-فکر کنم نزدیک به 5 بار تو 4 روز گذشته این پست رفت تو چرکنویس و نشد که بزارمش تو وبلاگ
3-دریا برا من یعنی خیلی چیزا و چقدر خوبه که هر وقت بخوام 40 دقیقه بعد دریام
4-....
5-
6-خدایا شکرت واسه خیلی چیزا(با اینکه گاهی بد جور حالمونو میگیری)
شکرت واسه خانواده ام
شکرت واسه همه کسایی که دوسشون دارم
شکرت واسه دوستام
شکرت واسه اینکه هنوز گاهی می تونم با چشام قشنگیا رو ببینم
شکرت واسه خیلی چیزا
7- هر شب ،
او برای دلدارش شعری می سراید
از عشق جاودانه اش ،
و از زندگانی جاودانه اش با او ..
اما او همواره در کنار همسرش است !
*غاده السمان*
8-بقول یکی :هوا جوری گرمه که انگار مجبورش کردی
9-کاش میشد هرکس برا زندگیش یه تیتراژ بسازه