+: این چقدر نازه ^__^
-: لای سبزیایی بود که مامان گرفته بود :)
+: میگن کفشدوزکا خوش شانسی میارن
-: شاید، همین الان آورده باشه
+: جدی؟ چی شده مگه
-:دارم با کسی که دوسش دارم حرف میزنم دیگه
+:باز شروع کرد خُلی تو بخدا
-:
پ.ن: وقتی عکاسی من گل می کنه میشه اون کفشدوزک روی سبزی :)))
======================================
پ.ن:
1-روز قبل از اولین امتحان سلام
2-فردا آلبوم احسان خواجه امیری میاد مگه مثلث احسان خواجه امیری - روزبه بمانی- علیرضا افکاری می تونه خوب نباشه آیا؟؟؟
3- عشق،مکثی ست قبل بیداری... انتخابی میان جبر و جبر
جام سم توی دست لرزانت، تیغ هم روی گردنت باشد(مهدی موسوی)
4-....
5-...نان را، هوا را روشنی را، بهار را از من بگیر اما خندهات را هرگز! تا چشم از دنیا نبندم.
( بخشی از شعر پابلو نرودا)
6-فصل امتحان،وبلاگ نویسی خیلی دوست داشتنی میشه
7-بعضیا،بعضی چیزا ارزششو دارن که دو ساعت تو راه باشی و دو ساعتم زیر بارون فقط برا 5 دقیقه دیدنشون
اسکله ی بارونی دیشب
…..
اولین بار که کلمه ی فرض را یاد گرفتم
اول ابتدایی بود ،
خانم معلم مان میگفت فرض کنید دو تا
سیب دارید ، یکی اش را میخورید ، حالا چندتا سیب باقی مانده ؟
آنقدر این کلمه برایم نامانوس و عجیب
بود که نمیدانی ،
فرض ؟ فرض بگیرم که دو تا سیب دارم ؟
چطور فرض بگیرم ؟ فرض را از کجا باید
بگیرم ؟
یکبار
از خانوم معلم مان پرسیدم ، خانوم ما نمیدانیم چطور و از کجا فرض بگیریم
خانوم
معلم مان خیلی خوشگل بود ، چهره ای دقیق از او در ذهن ندارم اما یادم می آید
چشمانی روشن داشت ، سفید و بور بود و مهربان ، جوری مقنعه میگذاشت که همیشه چند
تار مویش بیرون میریخت ،انگار که میدانست آن چند تار مو چقدر به چهره اش مزه میدهد
خندید
و گفت پسرم فرض را از جایی نمیگیرند ، فرض گرفتن یعنی خیال کردن ،
یعنی
فکر کنی که چیزی را داری در حالی که واقعن نداری اش ، مثل همین سیب
فرض
یعنی این ، یعنی خیال کنی که سیب داری ، هرچند که سیبی اینجا نیست
حالا
بیست سال گذشته است و من این روزها تنها کاری که بلدم به خوبی انجامش دهم فرض کردن
است
وقتی
میخواهم بروم خرید فرض میکنم تو کنار من نشسته ای و با کنترل ضبط طبق معمول درگیری
برای پیدا کردن آهنگ مورد علاقه ات
وقتی
دارم فیلم میبینم فرض میکنم تو همینجایی و مثل همیشه با همان عجول بودن شیرینت ،
دلت میخواهد زودتر بدانی که بالاخره ته فیلم چه میشود
فرض
میکنم وقتی که بنزین زدم طبق معمول تو پول را از کیف پول به من بدهی و مثل همیشه
عشق حساب و کتاب داشته باشی
فرض میکنم
که قبل اینکه بخواهم از ماشین پیاده شوم برگردم سمت تو و دستی به عادت لای موهایم
بکشی و یقه ام را صاف و شق و رق کنی و بعد اجازه ی رفتن صادر کنی
فرض
میکنم هستی و موقعی که پشت ترافیک اعصابم بهم میریزد مثل همان موقع ها برایم شعر
میخوانی و کم کم مجاب میشوم که باباجان ترافیک آنقدر ها هم بد نیست
خانم
معلم نمیدانم کجایی ، اما این روزها که میگذرد آنچنان فرض گرفتن را یاد گرفته ام
که شما هم باورتان نمیشود
اما
میدانی
فرض
گرفتن دو عدد سیب کجا و فرض گرفتن تو را داشتن کجا
فرض
گرفتن یعنی ،
..
فرض
گرفتن یعنی که تو را داشته باشم ، در حالی که به شدت هر چه تمام تر ندارم ات عزیز
جانم
همین
نویسنده: ناشناس
=================================
پ.ن:
1-بعد از نزدیک دو ماه سلام
2-اصلا خوب پیش نرفت یا شاید بهتره بگم اصلا بد پیش رفت
3-از آخرین باری که چیزی نوشتم خیلی میگذره،فک کنم حس نوشتنم خشک شده
4-....
5-دنبال دکمه ریستم میگردم،احساس می کنم سیستمم کند شده،سنگین شده و... شاید با ریست درست بشه
6-خیلی دلم می خواد اگه خدایی باشه،باهاش صحبت کنم.مسائل بنیادی دارم باهاش،که لازمِ حل بشه
7-آلبوما چی میگن ،ابی بدک نبود - رضا یزدانی هم همینطور البته رضا یه مقدار بهتر بود(بخصوص سیگار پشت سیگار و تعظیم زئوس)-آهنگ جاذبه ی آلبوم فریدون و قاب محمد اصفهانی بسی دلنشین بودن
8-زمزمه های اینروزام
حالم این روزا حالِ خوبی نیست
قلوه سنگی تو کفشِ این دنیاس
من به روزای شاد مشکوکم
شک دارم ختمِ ماجرا اینجاس...
---------
9-فعلا همین :)
9و یک دوم :برف امسال رو هم دیدم اولیش خیلی کوتاه بود